۱۳ - عـاشـق گـمنام

دیوانه وار عاشقش هستم

او هم میگوید که دیوانه وار دوستم دارد

ولی با وجود اینکه برای با او بودن له له میزنم٬ دیگر نمی خواهم که بداند برایش جان میدهم و نمی خواهم بداند حرفها و نوشته های عاشقانه ام برای اوست. بنابراین گمنام مینویسم و عجب دردی دارد این درد غربت و گمنام بودن!

(این پست در یکی از وبلاگهای قبلیم در تاریخ سه شنبه 1 آذر ماه سال 1384 ساعت ۲۲:۰۵ نوشته شد.)

۱۲- هر ۱۲ دقیقه ۱ سیگار

شب و روزی که آرزو کردم ای کاش آدم نبودم که عاشق بشم (پست قبلی)٬ تقریبا ۲۴ ساعت کشید تا تو بالا بیاری و مسئله حل بشه!! تو این ۲۴ ساعت ۶ پاکت (۱۲۰ نخ) سیگار کشیدم! فکر می کنم متاسفانه رکورد جهانی را شکسته ام که این همه را مدیون عشق و شیفتگی خودم نسبت بتو هستم. تو خوب میدانی که سیگار برای من حکم همان قرصهای رنگارنگ مسکنی را که تو میخوری٬ را دارد. عجبا که در حرف همدیگر را نصیحت میکنیم که کمتر قرص و سیگار مصرف کنیم اما در عمل ...

 

۱۱- ای کاش ...

کاش نه اعصاب داشتم که تو بتونی وشگونش بگیری و ایکاش حسودی نمیکردم که تو با دیدن حسودیم خودخواهانه کیف کنی و ایکاش احساسات نداشتم که تو با احساساتم بازی کنی!

ایکاش دل نداشتم که تو بتونی بشکونیش و ایکاش تو بهم قول نداده بودی که بعدا مو‌ذیانه زیرش بزنی.

ای کاش آدم نبودم که عاشق بشم و ای کاش که اصلا نبودم.

 ای کاش ...